در مطالعات جامعه شناختی خود همواره دو ملاحظه کلی را مدنظر داشته ام. اول این که این علم چگونه با دیگر علومی که جهان انسانی و جهان طبیعی را مطالعه می کنند در پیوند است و چگونه می تواند در همراهی با دیگر علوم تصویری کامل تر و واقع نگر از جهان اجتماعی بسازد. ملاحظه دوم من، توجه به نحوه کاربرد علم برای بهبود زندگی اعضای جامعه است چرا که علمی که در پیوند با زندگی شهروندان نباشد و چنین دغدغه ای نداشته باشد ناکافی به نظر می رسد.