...روز چهارم اقامتمان در دوشنبه روانۀ بازار «کاروان» شدیم، بیشتر به قصد دیدن و اگر چیزی مناسب طبع افتاد، خریدن.(صفحه 239)
...بازاری به شدّت شلوغ که بیشتر آن به فروشگاههای لباس اختصاص یافته اســت.(صفحه 239)
نوازنده خیابانی در بازار شهر دوشنبه
... تعداد زیادی از فروشندگان زن بودند، با همان لباسهای محلّی و ظاهری ساده.(صفحه 239)
... زنان و دختران بسیاری را دیدم که در وسط راهرو بازار شلوغ، یک میز کوچک گذاشته بودند با یک چرخ خیاطی. شغلشان این بود که لباسهایی خریداری شده را در همانجا و بدون معطلی برای مشتری اندازه میکردند.(صفحه 239)
فروشگاهی در بازار شهر دوشنبه
فروشگاهی در بازار شهر دوشنبه
بازار شهر دوشنبه
بازار شهر دوشنبه
بازار شهر دوشنبه
جشن استقلال، شهر دوشنبه
جشن استقلال، شهر دوشنبه
جشن استقلال، شهر دوشنبه
جشن استقلال، شهر دوشنبه
جشن استقلال، شهر دوشنبه
جشن استقلال، شهر دوشنبه
بازار شهر دوشنبه
جشن استقلال در میدان «هیکل سامانی»، شهر دوشنبه
جشن استقلال در میدان «هیکل سامانی»، شهر دوشنبه
جشن استقلال در خیابانی منتهی به میدان «هیکل سامانی»، شهر دوشنبه
جشن استقلال در خیابانی منتهی به میدان «هیکل سامانی»، شهر دوشنبه
جشن استقلال در خیابانی منتهی به میدان «هیکل سامانی»، شهر دوشنبه
تندیس امیراسماعیل سامانی، شهر دوشنبه
گوشۀ خیابانی در شهر دوشنبه
دختران تاجیک در حاشیه مراسم جشن استقلال تاجیکستان در شهر دوشنبه
میدان هیکل، شهر دوشنبه
جشن استقلال تاجیکستان، شهر دوشنبه
جشن استقلال تاجیکستان، شهر دوشنبه
در حاشیۀ جشن استقلال تاجیکستان، شهر دوشنبه
در حاشیۀ جشن استقلال تاجیکستان، شهر دوشنبه
همراه با پروفسور صادقی در شهر دوشنبه
کاخ ریاست جمهوری تاجیکستان
دختران تاجیک
نمایی از میدان هیکل در شهر دوشنبه
نمای دیگری از میدان هیکل در شهر دوشنبه
گروهی از زنان تاچیک در اطراف میدان هیکل شهر دوشنبه
دو کودک تاجیک در حالی بازی با گوشیهای موبایلشان
نمایی از کاخ ریاست جمهوری تاجیکستان
گوشهای از خیابانی در شهر دوشنبه
گوشهای از خیابانی در شهر دوشنبه
گوشهای از خیابانی در شهر دوشنبه
یک پارک تفریحی در شهر دوشنبه
داخل یک تاکسی در شهر دوشنبه
مرلسم جشن سالگرد استقلال تاجیکستان
رودخانهای پر آب در تاجیکستان
نمایی از یک روستا در تاجیکستان
اطراف شهر دوشنبه
مجسمۀ رودکی
آبنما و مجسمۀ رودکی
در کنار بنای یادبود رودکی
جماعت خانه اسماعیلیون در تاچیکستان
گوشه دیگری از جماعت خانه اسماعیلیون در تاچیکستان
یک قصابی در شهر دوشنبه
کیکی برای مشتری
دوخت و دوز در میانۀ بازار دوشنبه
...با یک «محنتکش» (کارگر ساده) و یک کارمند ساده همصحبت شدم. پیرمرد محنتکشی را که به نشانۀ حاجی بودن، روپوش آبی پوشیده بود، در خیابان دیدم. پیش رفتم و پس از سلام و احوالپرسی خودم را معرفی کردم. به گرمی پذیرایم شد و لب به سخن گشود.(صفحه 243)
... روز بعد سفری کوتاه داشتیم به تاکستانهای اطراف دوشنبه و سپس به شهر حصار. بیش از 3500 هکتـار تــاکستان بر روی تپّه ماهورها، چشماندازی بینظیر آفـریـده بـود.(صفحه 243)
... و تاکستان
و باز هم تاکستان
و همچنان تاکستان
...و تاکستانهای بیشتر
... در راه برگشت، روستاهایی چند را پشت سر گذاشتیم که بهنظر میرسید تفاوت فاحشی با قسمــتهای حاشیۀ شهر دوشنبه ندارند.(صفحه 243)
نمایی از مناظق روستایی اطراف شهر دوشنبه
نمای دیگری از کاخ ریاست جمهوری تاجیکستان
... در چند نقطه توقّف کردیم و در یک جا از دست «تاکبان»ها، انگور هم ستاندیم(صفحه 243)
...و خود نیز خوشههایی چند چیدیم.(صفحه 243)
زنان تاکبان
زنی تاکبان
کامیونی برای حمل انگور
...به زآنچه فروشند چه خواهند خرید؟
... در حومۀ آن شهر به سه قلعۀ باستانی رسیدیم. یکی از آنها دژ فرمانروایی بود که به جز سردر آن که به صورت ناشیانهای بازسازی شده بود فقط تپّههایی از خاک در پشت آن بود که راهنما میگفت روزگاری کاخ فرمانروا بوده است. در فاصلهای کمتر از 300 متر آن طرفتر دو قلعۀ دیگر بودند و بقایای یک قلعۀ ویران شدۀ دیگر(صفحه 244)
... به شهر حصار وارد شدیم. یک شهر کوچک در نزدیکی دوشنبه. چهرۀ آن شهر بسیار نازیبا و شلوغ بود و هیچ اثری از توسعه یافتگی در آن یافت نمیشد.(صفحه 244)
... موضوع جالب دیگری که در جادههای تاجیکستان وجود داشت فروش بنزین به وسیلۀ تانکرهای حمل بنزین در کنار جادّه بود، بی رعایت هیچ استانداردی از طرف آنها.(صفحه 244)
یک کودک و گروهی از زنان تاجیک در شهر حصار
همراه با رانندهمان در شهر حصار تاچیکستان
... آن دو قلعه که سالم بودند مدرسۀ علمیه بودند، یکی برای زنها و دیگری برای مردها!(صفحه 244)
همراه با راننده در کنار قلعۀ حصار
نمای دیگری از قلعۀ حصار