فصل 5: پانچاسیلا

 

Ch05_08

 ...اندونزی کشوریست گسترده در میان دریا.(صفحه 79)

 

Ch05_19

 ...جزایــری که در روزگار دور، بسیاری از آنها برای خودشان تمدّن و پادشاهی داشته‌اند. (صفحه 79)

 

Ch05_05

 ...این جزایر پراکنده در آب‌های اقیانوس آرام، عجب داستان غم‌انگیزی از استعمار را پشت سر گذرانده‌اند.(صفحه 79)

 

Ch05_06

  ...امروزه بیش از ۱۷۰۰۰ جزیره، ‌این کشور را تشکیل داده‌اند. (صفحه 79)

 

Ch05_04

 روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا

 

Ch05_07

 ...امروز جمعیّت مسلمان‌‌ها در این بزرگترین مجمع‌الجزایر جهان، از هر کشور دیگری بیشتر است.( صفحه 80)

 

Ch05_01

  روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا

  

Ch05_10

 خیابان ساحلی در یک روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا

 

Ch05_09

  خیابان ساحلی در یک روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا

 

Ch05_11

 خیابان ساحلی در یک روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا

 

Ch05_18

 محتمع افریحات آبی، روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا 

 

Ch05_11

 خیابان ساحلی در یک روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا

 

Ch05_20

 خیابانی در جاکارتا

 

Ch05_12

پارک ساحلی در چاکارتا 

 

Ch05_15

 خیابانی در جاکارتا

 

Ch05_17

 خیابانی در جاکارتا

 

Ch05_13

 پارک آبی در جاکارتا

 

Ch05_26

... کنفرانس‌های بین‌المللی همواره برای من پر از تازگی هستند. افرادی با تجربه در یک زمینۀ معین از سرتاسر دنیا گرد هم می‌آیند. (صفحه 78 - کنفرانس Map Asia در جاکارتا)

 

Ch05_27

... برای من یکی از نکات جالب کنفرانس همین اسـت که با تعداد زیادی آدم جدید ملاقات می‌کنم. (صفحه 78 - کنفرانس Map Asia در جاکارتا)

 

Ch05_23

 برج مخابرات جاکارتا

 

Ch05_21

 فروشگاهی در جاکارتا

 

Ch05_30

  (صفحه 78 - کنفرانس Map Asia در جاکارتا)

 

Ch05_28

 ...من در کنار انتقال تجربیات علمی و تخصّصی از انسان‌هایی که در این کنفرانس‌ها با آنها آشنا شده‌ام، بسیار آموخته‌ام. (صفحه 78 - کنفرانس Map Asia در جاکارتا)

   

Ch05_22

 یکی از خیابان‌های جاکازتا

 

Ch05_43

 یکی از خیابان‌های جاکارتا

 

Ch05_16

 مجسمه‌ای در ورودی هتل جزیره بالی

 

Ch05_02

 ...جزیرۀ بالی در محل تلاقی دو اقیانوس آرام و هند قرار دارد.(صفحه 82)

 

Ch05_39

... بر اساس توصیه همان دوست برونئیایی‌ام یک موتور سیکلت کرایه کردم تا از همان چند ساعت برای دیدن آن جزیره‌ بزرگ و توریستی استفاده کنم.(صفحه 82)

 

Ch05_40

 ...در گوشه‌ای از ساحل، دو کارگر را دیدم که به گردشکران تخت و سایبان اجاره می‌دادند. یکی از آنها هندو بود و دیگری مسلمان!(صفحه 83)

 

Ch05_36

 ساحل چزیره بالی

 

Ch05_38

 مجسمه‌ای در کنار خیابانی در جزیره بالی

  

Ch05_34

... هتلی با معماری آسیای شرقی. ساختمانی چوبی که اتاق‌های آن دور یک حیاط کوچک مربعی در دو طبقه بنا شده بودند.(صفحه 82)

 

Ch05_33

... فضای هتل بسیار دنج بود و البتّه تمیز و مرتب.(صفحه 82)

 

Ch05_41

... پیرمردی در زیر آفتاب ایستاده و بابادک می‌فروخت. یک بادبادک از او خریدم به شکل کشتی بادبانی، برای سوغاتی.(صفحه 84)

 

Ch05_37

... وسایل ناخن‌گیری‌اش را نشانم داد و گفت می‌تواند ناخن‌هایم را سوهان بکشد! از سر دلسوزی قبول کردم. سپس روی ماسه‌های ساحل نشستم و دستان و پاهایم را به او سپردم تا ناخن‌هایم را سوهان بکشد!( صفحه 84)

 

Ch05_32

 مجسمه‌ای در یکی از میدان‌های جزیره بالی

 

Ch05_45

 ...گفت حدود غروب ماشین می‌فرستند به هتلم تا مرا به اسکله ببرد برای سوار شدن به قایق تفریحی.( صفحه 85)

 

Ch05_46

...آن قایق پس از تکمیل مسافرانش از ساحل دور می‌شود و در میان تاریکی آب‌های اقیانوس حرکت می‌کند.(صفحه 85)

  

Ch05_44

 اسکله‌ای در جزیره بالی

  

Ch05_42

 ... خوشبختانه پلیس‌ها با مهربانی اجازه دادند وارد دکّه آنها بشوم تا از آنچه بودم، بیشتر خیس نشوم!(صفحه 84)

 

Ch05_48

 اسکله‌ای در جزیره بالی

 

Ch05_47

 ... حدود غروب مطابق برنامۀ آن قایق تفریحی به بندرگاه رفتم و پس از سوار شدن به قایق، غروب بسیار زیبا و چشم‌نوازی را بر روی اقیانوس شاهد بودم.(صفحه 85)

 

Ch05_24

 ... من همان روز اوّل پس از پایان جلسات کنفرانس ده دلار به‌یک دانشجوی اندونزیایی داده بودم و او با ماشین شخصی‌اش دو ساعت مرا در جاکارتا چرخاند و مراکز خرید شهر را نشانم داد.(صفحه 87)