...اندونزی کشوریست گسترده در میان دریا.(صفحه 79)
...جزایــری که در روزگار دور، بسیاری از آنها برای خودشان تمدّن و پادشاهی داشتهاند. (صفحه 79)
...این جزایر پراکنده در آبهای اقیانوس آرام، عجب داستان غمانگیزی از استعمار را پشت سر گذراندهاند.(صفحه 79)
...امروزه بیش از ۱۷۰۰۰ جزیره، این کشور را تشکیل دادهاند. (صفحه 79)
روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا
...امروز جمعیّت مسلمانها در این بزرگترین مجمعالجزایر جهان، از هر کشور دیگری بیشتر است.( صفحه 80)
روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا
خیابان ساحلی در یک روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا
خیابان ساحلی در یک روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا
خیابان ساحلی در یک روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا
محتمع افریحات آبی، روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا
خیابان ساحلی در یک روز تعطیل آخر هفته در جاکارتا
خیابانی در جاکارتا
پارک ساحلی در چاکارتا
خیابانی در جاکارتا
خیابانی در جاکارتا
پارک آبی در جاکارتا
... کنفرانسهای بینالمللی همواره برای من پر از تازگی هستند. افرادی با تجربه در یک زمینۀ معین از سرتاسر دنیا گرد هم میآیند. (صفحه 78 - کنفرانس Map Asia در جاکارتا)
... برای من یکی از نکات جالب کنفرانس همین اسـت که با تعداد زیادی آدم جدید ملاقات میکنم. (صفحه 78 - کنفرانس Map Asia در جاکارتا)
برج مخابرات جاکارتا
فروشگاهی در جاکارتا
(صفحه 78 - کنفرانس Map Asia در جاکارتا)
...من در کنار انتقال تجربیات علمی و تخصّصی از انسانهایی که در این کنفرانسها با آنها آشنا شدهام، بسیار آموختهام. (صفحه 78 - کنفرانس Map Asia در جاکارتا)
یکی از خیابانهای جاکازتا
یکی از خیابانهای جاکارتا
مجسمهای در ورودی هتل جزیره بالی
...جزیرۀ بالی در محل تلاقی دو اقیانوس آرام و هند قرار دارد.(صفحه 82)
... بر اساس توصیه همان دوست برونئیاییام یک موتور سیکلت کرایه کردم تا از همان چند ساعت برای دیدن آن جزیره بزرگ و توریستی استفاده کنم.(صفحه 82)
...در گوشهای از ساحل، دو کارگر را دیدم که به گردشکران تخت و سایبان اجاره میدادند. یکی از آنها هندو بود و دیگری مسلمان!(صفحه 83)
ساحل چزیره بالی
مجسمهای در کنار خیابانی در جزیره بالی
... هتلی با معماری آسیای شرقی. ساختمانی چوبی که اتاقهای آن دور یک حیاط کوچک مربعی در دو طبقه بنا شده بودند.(صفحه 82)
... فضای هتل بسیار دنج بود و البتّه تمیز و مرتب.(صفحه 82)
... پیرمردی در زیر آفتاب ایستاده و بابادک میفروخت. یک بادبادک از او خریدم به شکل کشتی بادبانی، برای سوغاتی.(صفحه 84)
... وسایل ناخنگیریاش را نشانم داد و گفت میتواند ناخنهایم را سوهان بکشد! از سر دلسوزی قبول کردم. سپس روی ماسههای ساحل نشستم و دستان و پاهایم را به او سپردم تا ناخنهایم را سوهان بکشد!( صفحه 84)
مجسمهای در یکی از میدانهای جزیره بالی
...گفت حدود غروب ماشین میفرستند به هتلم تا مرا به اسکله ببرد برای سوار شدن به قایق تفریحی.( صفحه 85)
...آن قایق پس از تکمیل مسافرانش از ساحل دور میشود و در میان تاریکی آبهای اقیانوس حرکت میکند.(صفحه 85)
اسکلهای در جزیره بالی
... خوشبختانه پلیسها با مهربانی اجازه دادند وارد دکّه آنها بشوم تا از آنچه بودم، بیشتر خیس نشوم!(صفحه 84)
اسکلهای در جزیره بالی
... حدود غروب مطابق برنامۀ آن قایق تفریحی به بندرگاه رفتم و پس از سوار شدن به قایق، غروب بسیار زیبا و چشمنوازی را بر روی اقیانوس شاهد بودم.(صفحه 85)
... من همان روز اوّل پس از پایان جلسات کنفرانس ده دلار بهیک دانشجوی اندونزیایی داده بودم و او با ماشین شخصیاش دو ساعت مرا در جاکارتا چرخاند و مراکز خرید شهر را نشانم داد.(صفحه 87)